7 ماهگی مهدیس جون
عشق مامان 1 ماه بزرگتر شدی شیرین تر و عسلتر شدی خدا رو شکر میکنم که شما رو دارم زندگی بدون شما برام ممکن نیست عاشقتم . خیلی به من وابسته شدی و مدام دوست داری بغلم باشی یا من کنارت باشم و شما بازی کنی ولی خب نمیشه و مدام در حال گریه هستی حدود سه هفته پیش یک هفته کامل مریض بودی و بعد آزمایش خون و ادرار متوجه شدیم که ویروس وارد بدن نازت شده و مریض شدی جیگر مامان الان 3 هفته میشه که شما غذای کمکی رو خیلی بد و به سختی فراوان میخوری و فقط دوست داری که شیر منو بخوری و من خیلی اذیت میشم با کلی ذوق برات غذاهای مختلف درست میکنم و شما نمیخوری و مجبورم بریزم دور کاش میشد اشتهات برگرده آخه قبل مریضی خیلی خوب غذا میخوردی دیروز وزنت کردم 7200 بودی ولی باید خوب بخوری تا وزن بگیری و قویتر بشی. چند روز پیش رفتیم مسافرت بابلسر و خیلی خوش گذشت و شما اصلا اذیت نکردی وقتی دریا رو دیدی چنان ذوقی کردی و با صدا مدام جیغ میزدی وقتی موج به پاهات میخورد با صدا از ته دل قهقهه میزدی و این باعث میشد که ما خیلی سرحالتر بشیم و بیشتر بهمون خوش بگذره کلی آبتنی کردی و کلی هم شن بازی و خیلی بهت خوش گذشت خدا رو شکر
وقتی آب بازی میکردی اینطوری جیغ میزدی
دیگه خوابت گرفته بود و نق میزدی
بعدش کلی شن بازی کردی با محدثه
من عاشق این دو تا عکسم
و مهدیس بعد یه آبتنی حسابی و شن بازی در حال خوردن هلو
سرحال بعد یه خواب دلچسب