مهدیسمهدیس، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 8 روز سن داره

خاطرات مهدیسم

علی اصغر

1391/9/2 14:24
نویسنده : مامان نسرین
417 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نازدونه مامان خوبی گلم

فردا روز بزرگداشت و همایش علی اصغره و شیرخواران برای بزرگداشت این روز و برای همدردی با دل پر خون رباب مادر علی اصغر  این مراسم روبرگذار میکنن .

 
وقتی به عمق این فاجعه فکر میکنم دلم آتیش میگیره واقعا چی کشید اون مادر وقتی این صحنه رو دید من حتی نمیتونم تصور کنم که یه تیغ بره تو بدنتون اون وقت اون رباب بیچاره وقتی گلوی پاره 6 ماهش رو دید چه حالی شد ؟ از خدا میخوام و قسمش میدم به اون بندگان پاکی که تو صحرای کربلا بودند به امام حسینش به علی اکبر و ... که همه بچه ها رو برای پدر و مادراشون حفظ کنه برای خانمهایی که بچه دار نمیشن مخصوصا زنموت و میترا دختر عمه من که بچه دار نمیشن خدا یه فرشته مهربون بذاره تو دلشون و همه مامانای باردار رو کمک کنه به سلامتی نینیهای سالم به دنیا بیارن و همه بچه های مریض رو شفا بده الهی آمین .
فرداشب میخوام نذری قورمه سبزی بپزم پخش کنم خیلی دلم گرفته مامانی دارم گریه میکنم آخه روز دوشنبه رفتم دکتر برای چکاپ دکتر خیلی تلاش کرد برای شنیدن صدای قلبت ولی خیلی به سختی شنیده شد و ضربان قلب مهربونت کند و ضعیف بود گفت چون بدن من به شدت کم آب شده بود به خاطر اونه آخه مریض شده بودم بهم سرم وصل کرد و گفت حرکاتت رو و حالات بدنی خودم رو زیر نظر داشته باشم و ساعتی یک لیوان آب هویج و آب سیب بخورم  اگر مشکلی بود سریع برم پیشش که خدا رو شکر بهترم ولی خیلی ناراحت و نگرانم برات نذر کردم اگه سر موقع و سالم به دنیا بیای انشاالله سال دیگه همین موقع نذری پخش کنم به امید خدا . خدایا بچه هام رو به تو میسپارم
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان جون نی نی
6 آذر 91 8:55
نذرتون قبول
ان شاا... به حق طفل شش ماهه سر وقت و سالم به دنیا میاد
من رو هم نگران خودت کردی حتما بیا بنویش الان حالت چطوره


خیلی ممنون
انشاالله عزیزم